پدرکشتگی خواهیم داشت؛ هم با آمریکا، هم با بزدلان

اول: نقل است که در دوران مبارزات مشروطه، زمانی که تبریز در محاصره بود، ستارخان به چشم دید که خانمی به دلیل نبود نان و آذوقه، مقداری خاک را به فرزندش خوراند تا گرسنه نماند.
زن تبریزی برای اینکه ستارخان، فرمانده نیروهای مبارز احساس شرمندگی نکند، خطاب به سردار گفت: خاک می‌خوریم، اما خاک نمی‌دهیم.

دوم: با تسخیر لانه جاسوسی به دست دانشجویان، امریکا اعلام قطع رابطه با ایران و محاصره ی اقتصادی کرد. پیش‌فرضش این بود که ج‌.ا فلج خواهد شد.
امریکا ایران را تحریم کرد و منتظر اظهار ندامت از سوی ایران بود. اما امام خمینی فرمود: روزه می‌گیریم، ولی ابراز عجز نمی‌کنیم.

سوم: یقیناً این جمله را از شهید رجایی شنیده‌اید که در واکنش به تحریم‌های امریکا گفت: اگر آمریکا و هم‌فکرانش به ما بگویند سازش کنید تا گندم به شما بدهیم، ما یک نان را ۳۶ میلیون نفری خواهیم خورد، اما زیر بار این ذلت نخواهیم رفت.

چهارم: دو روز است که از شهادت حاج قاسم به دست تروریست‌های امریکایی می‌گذرد. ایران سراسر پر شده است از بغض و کینه به امریکا و خواسته مردم فقط یک چیز است: انتقام سخت.
مردم به دنبال خون‌خواهی سردار هستند تا دنیا فکر نکند امریکا بدون پرداخت هزینه‌اش، می‌تواند نماد غرور یک ملت را ترور کند. مردم، فارغ از هر تفکر و سلیقه‌ای، به دنبال دفاع از شرافت و حیثیت کشورشان هستند.

پنجم: همزمان، غرب‌زده های غریبه با شرافت و غیرت هم، بجای همصدایی با ملت زخم‌ خورده، منفعلانه نسخه کوتاه آمدن در برابر امریکا را تجویز می‌کنند.
تاجزاده، خاتمی، پروانه سلحشوری، حجاریان، رمضان‌زاده، اصغرزاده و دیگر شرکایشان، بیانیه «نه به خونخواهی» امضا و صادر می‌کنند.
بهزاد نبوی عملاً می‌گوید از امریکا، به‌خاطر قدرت نظامی‌اش می‌ترسد و نباید با امریکا وارد جنگ شد.
بی‌مقدار نماینده اصلاح‌طلب مجلس نیز در مصاحبه‌ای خفت‌بار می‌گوید ایران باید با امریکا کنار بیاید و مذاکره کند. چرا که در جنگ احتمالی ایران بازنده خواهد بود.

چرا انتقام سخت؟ انتقام سخت مانعی برای جنگ

چرا انتقام سخت؟

انتقام سخت مانعی برای جنگ

🔹پس از شهادت فرمانده دلاورشهید قاسم سلیمانی و پیام رهبرانقلاب و اشاره به «انتقام سخت»شاهد موج مطالبه مردمی برای اجرای فوری انتقامی سخت به آمریکا بودیم. اما چرا ایران باید پاسخی سخت، به این اقدام تروریستی آمریکا بدهد؟

🔹دولت آمریکا در دوره ترامپ با اتخاذ راهبرد فشار حداکثری یک جنگ تمام عیار ترکیبی در حوزه های اقتصادی،سایبری، عملیات روانی و نیمه سخت با استفاده از گروهک های اپوزیسیون علیه ایران به راه انداخته است تا ایران را مجبور به تغییر رفتار و نهایتا تغییر رژیم کند. در همین راستا آمریکا گروه ویژه اقدام علیه ایران را تشکیل داد.

🔹در ادامه سپاه را در لیست گروههای تروریستی قرار داد،حملات سایبری علیه زیرساخت های ایران را در دستور کار قرار داد و ایجاد فضای شبحِ جنگ با مانورهای عملیات روانی مانند اعزام ناوهواپیمابر آبراهام لینکلن، تحریم های نهادها و افراد منتسب به مقام معظم رهبری، تحریم پتروشیمی، تحریم مجدد بانک مرکزی با برچسب تروریسم، ایجاد خرابکاری های امنیتی و ترور در ایران، هماهنگی و فشار به انگلیس جهت توقیف نفتکش ایران در جبل الطارق، تحریم وزیرخارجه ایران،و نهایتا تلاش برای شورش های داخلی در کشور به وسیله گروهک های ضدانقلاب و ایجاد حوادثی چون اغتشاشات آبان ماه همگی بخش هایی از پازل آمریکا ذیل راهبرد فشار حداکثری است.

🔹ترامپ که تاکنون نتوانسته است دستاوردی از این اقدامات ذیل راهبردفشار حداکثری برای انتخابات ریاست جمهوری خود کسب کند، پس از ایجاد فتنه و آشوب در محور مقاومت در لبنان و عراق،اکنون به دلایلی با به شهادت رساندن فرمانده ارشد سپاه قدس شهید سلیمانی، سطح درگیری را بالاتر آورده و از جنگ نیابتی که سال ها در برابر ایران در سوریه و لبنان و عراق و یمن شکست خورده حالا عملا وارد فاز درگیری مستقیم شده است.

🔹آنچه می تواند از زمینه های اتخاذ این تصمیم احمقانه ترامپ باشد، آن است که اولا پس از هدف قراردادن پهباد آمریکایی توسط ایران و عدم واکنش آمریکا موجبات شکست بزرگ و تحقیر ترامپ و ایالات متحده آمریکا شده بود و متحدان آمریکا نیز اعتماد خود را به حمایت آمریکا از دست دادند. لذا ترامپ در آستانه انتخابات و جهت اعاده حیثیت آمریکا به دنبال یک برگ برنده بود دوما برآورد آمریکایی ها این بوده که در شرایط فعلی ایران درگیر مسائل داخلی و وقایع آبان ماه است و توان و قدرت اعمال نفوذ در منطقه را از دست داده است سوما آمریکا فرصت آشوب های اخیر در عراق و لبنان و ایجاد اختلاف بین مردم این کشورها زمان مناسبی برای اقدام در این سطح برای قدرت نمایی و امتیازگیری از جمهوری اسلامی فرض کرده است.